2024-09-13 14:32
چایی ام را با شکر نه،در نمک حل می کنم
تا نیایی خنده را تعطیل و منحل میکنم
می نشینم رو به روی قاب عکست دائما
با خودم مانند یک دیوانه کل کل می کنم
آب و جارو کرده ام با اشک خود این خانه را
فرش راهت را حریر و یاس و مخمل می کنم
دشت قلبم سرد و خشک و خالی از روییدن است
تا بیایی این زمین را مثل جنگل می کنم
عاشقی درد است و مردن بهتر از دل بستن است
زنده می مانم برایت، ترک افضل می کنم