این فیلم و یادتونه؟ من یادمه بچگی تلویزیون پخشش میکردد ولی احمد گفت دوست داره بازم ببینتش و دوباره با هم دیدیم.
واسم داستانش خیلی ناراحت کننده بود.فکر کن به بچه ای بود که یه دنیای فانتزی داشت ((فانتزیا))و بعدش ((هیچی)) داشت دنیاش رو نابود میکرد. این وسطم تنها راه نجات فانتزیا اینه که اون پسر بچه باورش کنه.
وسط دیدن فیلم داشتم فکرمیکردم ، آخ، آخ…من چقدر تو بچگی اهل رویابافی بودم.
لعنت به مدرسه و آموزش و پرورش ایران که همه دنیای ما رو کرد یه مشت چرت و پرت.