2024-09-01 00:06
روزی از بار سنگینی که روی شانههام سنگینی میکرد، حرف خواهمزد. از اینکه چطور هر صبح مثل سایهای، خودم را خیابان به خیابان و در مسیرهای خلاف قاعدهی احساس و باورم میکشاندم، در همانحالی که داشتم لبخند میزدم، آرام راه میرفتم، آرام به کارهام میرسیدم و ظاهرا همه چیز خوب بود
از رنجهای زیستهای خواهمگفت که مرا تا لبهی عمیقترین پرتگاههای جهان برد و به من جسارت پرواز و مرا بزرگتر کردروزی تعریف خواهمکرد که این روزها چقدر خسته بودم و چقدر دوام آوردم...
#آینه #شاهین_نجفی #پیانو زندگی