2024-09-02 03:46
بر قطب این دایره چو پرگاری به دور سر
می چرخم ونیست نظر بر در و دایره و سر
آزاد با طراوتم خزانی به بر گرفت و برفت
به کجا ی جهان نظر کنم که بیابم طراوتم
گویند فلانی به عهد بی وفا شد و رفت
تو به چشم دل بِنگروفایِ عهد مرا
بس کسان کوبند به کوبهُٔ دل که در بگشا
غلت باشدم گردربه خاروخس بگشایم
به نقطه ای گویمت ضلال وبه گوش وبگیر
کورشوم گرنظری به غیر روی تو بٓرگیرم
به بی وفا یی عهد بکن ملامتم ای دوست
که تا حسودانِ دون نظر به ذن نبرند
به تیرخشم بزن ای دوست نازشصت