خمیازه های کش دار، سیگار پشت سیگار
شب گوشهای بناچار، سیگار پشت سیگار
این روح خسته هر شب، جان کندنش غریزیست
لعنت به این خودآزار، سیگار پشت سیگار
پای چپ جهان را، با ارهای بریدن
چپ پاچههای شلوار، سیگار پشت سیگار
در انجماد یک تخت، این لاشه منفجر شد
پاشیده شد به دیوار، سیگار پشت سیگار
بر سنگفرش کوچه، خوابیده بیسرانجام
این مرده ی کفنخوار، سیگار پشت سیگار
صد صندلی درین ختم، بیسرنشین کبودند
مردی تکیده بیزار، سیگار پشت سیگار
تصعید لاله ی گوش، با جیغهای رنگی
شک و شروع انکار، سیگار پشت سیگار