عجیب شورشو دراوردع بیا همه رو مریض کردع من نمیدونم این هوای این شهر مشکلش باهامون چیه میخام باهاش بشینم حرف بزنم ببینم کی بوده دلخورش کرده بگم بیا باباجان چهارتا دود شیره بکش ی نخ سیگارم بدم بش و ی قهوه هم براش بگیرم بگم بیا بریم حالا درمونگاه هارونشونش بدم بگم میبینی ی ملت رو مریض کردی بااین خنوک بازیات از شب جمعه هفته پیش چنان تب و لرزی کردم دوبار رفتم دکتر سرم و امپول وصل کردن مگه خوب شدم چنان عرق میکنم یهویی ی لرزی میاد تو بدنم ک نگم برات گلو درد بدن دردکلا روانموبهم ریختع