تو را دل برگـــــزید و کار دل شک برنمی دارد
که این دیوانه هرگز سنگ کوچک برنمی دارد
برای دیــــــــــدن تو آسمان خم می شود اما
برای من کـــــــلاهش را مترسک برنمی دارد
اگر باخنده هایت بشکنی گاهی سکوتش را
اتاقــــــم را صــــــدای جیرجیرک برنمی دارد
بیا بگذار سر بر شانه های خسته ام یــک بار
اگــــر با اشک من پیراهنت لـــک برنمی دارد