حدود ۱۵ سال پیش ۴ تا از پسرای محلمون یه خانم اوردن خونه.
اینا نوبتی میرفتن تو اتاق خواب.
۲ نفر کاراشون انجام شد. نفر سوم رفت تو اتاق خیلی کارش طول کشید
صداش کردن که چی شده
اومد بیرون گفت من عاشق شدم.
دیگه حق ندارین بهش دست بزنین
و واقعا ازدواج کردن و از اون محل رفتن🚶♂️🚶♂️