دوری سخت است و تلخ
فراق سنگین است
آنقدر سنیگن است این آوار
که طپش قلب به شمارش می افتد
گرد و خاک آوار فراق
راه نفس را مسدود میکند
درد دوری چنان جانکاه است
که ارغوان را نیز میگریاند
دوری و دوستی، چرندی بیش نیست
نور دو دیده منی
دور مشو ز چشم من
پاییز 1400