چرخ گردون با دلم به به چه بازی میکند
گـه مـرا پس میـزند ، گـه دلنـوازی میکند
ساعتی با دلخوشی و ساعتی با درد و غم
از مــن دیـوانــه دل مهمـان نـوازی میکند
روز یا شب درهجوم بیکسی با اشک وآه
پیش چشمم غربتم را صحنه سازی میکند
ظاهری میخندم و گریه به پنهان می برم
بسکه غم در خلوت من یکه تازی میکند
گاه محتـاجـم بــرای ذره ای آرامش و...
گاهگاهی بی نیـاز از هـر نیـازی میکند
شِکوه را کم کن تو از چرخ فلک سنگ صبور
چونکه دنیا با همه اینگونه بازی میکند