خواستم بنویسم اشکال نداره ولی داره؛
خواستم بگم دردم نیومد ولی درد داشت؛
خواستم بگم عصبانی نیستم ولی هستم...
از اون آدمها؟ نه اصلا ؛ از خودم. از تصمیم و فکر خودم عصبانیم، از این حجم از بی اعتمادیم به خودم دردم اومده. اما باید میرفتم، پشیمون نیستم. باید می رفتم و با چشم خودم میدیدم. باید با تک تک سلول های بدنم حس میکردم که جای من این نیست! که دارم خودم رو هدر میدم...! الحمدالله به موقع فهمیدم و باز هم رشد کردم ... واسه همین الان آرومم.