تو کوچه مون یه گربه چهارتابچه آورده هروقت ببینمشون غذامیدم بهشون امروز داشتم میومدم خونه دیدم جلو درخونه مون منتظرغذان رفتم بالاغذاآوردم،دیدم یکی ازبچه هاش نیست،صداش کردم صداش ازخیاط همسایه روبه رویی مون اومد انقدسروصدامیکردکه بیادبیرون ولی نمیتونست،مامانش هم پشت درصداش میکرد،دلم نیومدگشنه بمونه ،رفتم زنگ در همسایه زدم یکی حیاط بود دربازکردکه بره بهش گفتم این گربه مادره کنارپام وایساده بود گفتم بچه اش مونده حیاط شما اگه میشه چندلحظه دربازبزارین گربه بچه بیادبیرون غذاش بخوره پیش مادرش