2024-12-10 07:30
قسمت چهارم - کم کم زندگی روی بدترش رو به من نشون داد، روی ویزایی که هنوز توریستی بود و تبدیل به ویزای اقامت نشده بود و اجازه کار نداشت، بهم گفت باید برم کار کنم، کار غیرقانونی، کار کش(cash)، با اون وضعیت زبان معنیاش این بود که برم تو کافه کار کنم، کارهای خدماتی، چیزی که زبان زیادی نمیخواست. میز پاک کنم، طی بکشم، ظرفهای کثیف رو بذارم تو ظرفشویی. از اینکه برو واسه زبانت خوبه و یاد میگیری شروع شد و بعد ادامه پیدا کرد، انقدر گفت و گفت تا تن دادم.