2025-01-18 18:13
محبوبم!
من پرنده نیستم دوریها بالبال زدن را به من آموختهاند. که نازها کشیدهام و طعم بیاعتناییها را چشیدهام.
هر شب این موقع از خودم میپرسم اسم شما روی زبان من چه میکند؟ دَم به دَم اسم شما را از روی لبم پاک میکنم ولی باز آواز شما را میخوانم. هر شب هر شب دهانم بوی اسم شما را میدهد. یاد شما در سینهی من چکار میکند؟
امشب هم بیقرارم. ناقلاییها کردهام یاد شما را در شادیهایم پنهان کردهام. که شب و یاد تو محل شکفتن آههاست.
محبوبم! آهوست با چشم شما به من نگاه میکند.
شما نباشی من در تنهایی عظیمم مچاله میشوم