2024-12-30 17:48
انگار من آدم خوش قدمی هستم. هروقت پا داخل مغازه یا کافه ای خلوت می گذارم، فورا چند نفر وارد می شوند. نزدیک غروب با تنی خسته چپیدم توی یکی از این خانه های قدیمی که تبدیل به خانه_موزه شده اند. نشستم و می خواستم از کافه رستوران آن لذت یک نوستالژی ناب را در سکوت ببرم که ناگهان دو پسر خمار با شلوارهای پاره که بخش وسیعی از پاهای پشمالویشان نمایان بود، آمدند و نشستند روبرویم و بی ملاحظه دود سیگارهایشان را فوت کردند توی فضای خانه ی قدیمی. رویم را برگرداندم و
ادامه ۱/۳