2025-03-10 18:52
دختره میگفت:
امروز دانشگاه سر کلاس که بودیم هوا یه جوری بود که نه سرد بود نه گرم یکسری ها سردشون بود یکسری ها گرمشون بود برای همین هی یکی میرفت پنجره رو میبست یکی دیگه باز میکرد توی همین بین یه پسره پا شد رفت پنجره رو ببنده دختره از اون پشت گفت داداش پنجره رو نبند اخ پسره یکجوری ناراحت شد دختره بهش گفت داداش پسره پنجره رو نبست رفت گوشه کلاس نشست رفیقشم اینو مسخره میکرد بهش میگفت داداشی اینقدر سعی کردم جلوی خندمو بگیرم نشد پسره دو دقیقه بعد از کلاس رفتش هنوز موندم چرا نارحت شد😂😂😂